سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیروز رفتی و من حتی قدرت نوشتن نداشتم

من که همیشه با نوشتن آرام می شدم این بار طوفان نبودنت را

حتی نوشتن رفع نمی کرد

و امروز دست به قلم شده ام

نیستی و با خود، من و حوصله و نشاطم را برده ای...

شده ام پرنده ای اسیر  که محکم در دستی حبس شده باشد

و بر سرش فریاد زنند که:پرواز کن،

می شود؟؟؟ نمی شود خب !!

به هرحال امروز تصمیم گرفتم بنویسم

می خواهم به تعداد روزهایی که نیستی بنویسم

دور شده ای و شهر مرده است

حالا فهمیده ام که

نفس هایِ تو شهر را سر پا نگه داشته بود...


مواظب خودت باش

زود برگرد...

 




تاریخ : شنبه 94/9/7 | 5:8 عصر | نویسنده : باران.. | نظر

  • paper | قالب وبلاگ | دنیای اس ام اس